۱۳۹۲ مرداد ۳, پنجشنبه

حکومت کثیف آخوندی ورود جوانان مجرد را به پارک در قم ممنوع کرد

 این عکس و نوشته به صورت خصوصی برای انتشار به فیسبوک من ارسال شده

سلام به هر ادمینی از این پیج که داره این پیام رو میخونه ...
ما اینجا تو شهر قم محصور شده ایم از آزادی, لذت بردن
توسط آخونهای کله پوک
که هر روز شمارشان زیادتر میشود به طوری که مستقل میتوانند شورای شهر را انتخاب کنند و کشور راهم به گند بکشند ...
دختران و پسرانی در اینجا مورد بازجویی گشت ارشاد هستند که در شهر های شما از نظر پوشش اُمُّل نامیده میشوند.
در یک تصمیم بیخردانه ی دیگر مرکزی ترین پارک این شهر به نام پارک دوره شهر که قبلا تفکیک جنسیتی شده بود! ایندفعه مجرد ممنوع شد... این در حالی است که غالبا مجردها برای دورهمی با دوستانشان و گرفتن خستگی از سر خرید در تجاری ترین خیابان قم به نام صفاییه بیشتر به این پارک میرفتند. پارکی که در شهر شما پارک پر رزق و برقی نیست! پارکی عاری از امکانات تفریحی ولی تقریبا یکی از پارک های قدیمی قم و کمی سرسبز!!
حال از شما هموطن تقاضا دارم با به اشتراک گذاری این عکس و متنی مناسب از دید خودتان صدای اعتراض ما را به گوش مسئولین وسایر هموطنانمان برسانید... شهری عاری از ابتدایی ترین امکانات تفریحی!
مرسی

۱۳۹۲ تیر ۲۳, یکشنبه

نگذارید حق ایران از دریای خزر را کمتر کنند / پایمال شدن حقوق ملی ایرانیان پس از تجزیه شوروی سابق

فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تحولات گسترده ای را در سطوح جهانی و منطقه ای در پی داشت . یکی از این تحولات تقسیم کشورهای ساحلی دریای مازندران از دو کشور به پنج کشور بود که به عنوان مساله ای چالش ساز از آن یاد می شود; زیرا مساله تقسیم دریای مازندران و تعیین رژیم حقوقی حاکم بر آن علی رغم کوشش های صورت گرفته به دلیل کم سابقه بودن تغییر رژیم حقوقی یک دریای بسته از تقسیم دو جانبه به تقسیم پنج جانبه و تشتت آرا میان کشورهای ساحلی نامشخص و مبهم باقی مانده است .
در حال حاضر نحوه تقسیم دریا تعیین مرزها تخصیص منابع چگونگی عبور لوله های نفت و گاز حفاظت از محیط زیست و مباحث مربوط به سرمایه گذاری های خارجی از جمله مهم ترین مسائل چالش بر انگیزی به شمار می آیند که تعیین رژیم حقوقی این دریا را از یک مساله حقوقی و منطقه ای به یک موضوع ژئو اکونومیکی و ژئوپولیتکی جهانی مبدل کرده اند
دریای کاسپین که با وسعتی حدود ۴۰۷۳۰۰ کیلومتر مربع به عنوان بزرگترین دریاچه کره زمین شناسایی شده است .پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ طبق معاهدات ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ به صورت مساوی میان دو کشور ایران و روسیه تقسیم شده بود و هر دو کشور بر برابری حاکمیت و اصل تساوی حقوق یکدیگر تاکید کرده بودند.
ایران و اتحاد شوروی سوسیالیستی در این معاهدات اعلام کرده بودند که دریای مازندران یک فضای آبی متعلق به دولت های ساحلی آن (ایران و اتحاد شوروی ) است و به روی کشورهای ثالث بسته خواهد بود . از این رو تا سال ۱۹۹۱ دریای خزر محل مناقشه میان تهران و مسکو نبود.
اما پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آن بخش از سرزمین که تحت حاکمیت شوروی قرار داشت تحت حاکمیت چهار کشور قرار گرفت و حاکمیت دوگانه ی ایران و شوروی به حاکمیت پنج گانه تبدیل گردید.
بنابراین منطق حقوقی حکم می کند ۵۰درصد سهم شوروی سابق است که باید بین چهار کشور ،ده کشور یا هر تعداد محتمل در آینده تقسیم شود و حق ایران نمی تواند کاهش یابد.
بدین ترتیب با اضافه شدن قزاقستان آذربایجان و ترکمنستان به عنوان کشور های ساحلی جدید و پیشرفت های علمی در زمینه بهره برداری منابع نفتی علاوه بر این که این کشورها را تشویق به آغاز عملیات اکتشاف و بهره برداری کرد بازیگران فرامنطقه ای را نیز به حضور در منطقه ترغیب نمود.
فقدان یک موافقت نامه همه جانبه در مورد بهره برداری از منابع دریای خزر مشکلات ناشی از دریانوردی و کشتیرانی آزاد مسایل مربوط به ماهیگیری (شیلات ) معضلات مربوط به محیط زیست و حفاظت از منابع بیولوژی دریای مازندران از جمله مواردی است که کشورهای ساحلی دریای مازندران را با چالش مواجه کرده است و چشم انداز آینده ی منطقه را در هاله ای از ابهام فرو برده است .
در این میان قابل ذکر است که اگر کاسپین را در زمره ی دریاها به حساب آوریم آنگاه مقررات کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریا (۱۹۸۲ ) در خصوص این دریا نیز قابل اعمال خواهد بود.اگر چه دریای مازندران را از نظر تاریخی به دلیل وسعت و بزرگی آن دریا می نامند ولی در حقیقت در تعریف دریا نمی گنجد و عاری از ویژگی های دریا است . از منظر حقوق بین الملل و کنوانسیون وین در مورد حقوق دریاها به دریاهایی بسته گویند که:
۱ ـ کاملا توسط سرزمین دو یا چند کشور بدون راه به دریای دیگری احاطه شده باشد.
۲ ـ توسط چند کشور محدود احاطه شده و به وسیله یک یا چند تنگه باریک به سایر دریاها متصل باشد و رژیم حقوقی آن بر اساس معاهدات بین المللی تنظیم شده باشد.
۳ ـ نوع سوم مانند دریای نوع دوم است اما بدون یک رژیم حقوقی قراردادی بر اساس معاهدات بین المللی.
دریای مازندران را بند یک این قوانین شامل می شود و علاوه بر اینکه به آبهای آزاد جهان مرتبط نیست اگر چه تنها از طریق کانالها و راه های آبی در قلمرو فدراسیون روسیه قابل دسترسی است از این جهت که به طور انحصاری متعلق به دول ساحلی است و هیچگونه حق دسترسی برای دیگر دولتها وجود ندارد دریا محسوب نمی شود و دریاچه قلمداد می گردد.
بنابراین ادعای پاره ای از دولتهای ساحلی (قزاقستان روسیه و آذربایجان ) مبنی بر تعیین رژیم حقوقی دریای مازندران بر اساس کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها فاقد وجاهت قانونی و حقوقی می باشد. در این زمینه ایـران و ترکمنستـان معتقدند دریای مازندران یک دریاچه بزرگ است و هرگونه اقدامی در زمینه تعیین رژیم حقوقی باید با توافق تمام کشورهای ساحلی صورت گیرد .
تاکنون از سوی کشورهای ساحلی بر مبنای منافع ملی و حقوق بین الملل راهکارهایی نظیر تقسیم براساس حقوق بین الملل دریاها سیستم مشاع و استفاده مشترک تقسیم همزمان بستر و سطح آب به صورت مساوی تقسیم براساس مرزهای ملی تقسیم بستر و آزادی سطح دریا و… پیشنهاد شده است; اما به سبب آن که هر پیشنهاد در برگیرنده ی منافع یک یا چند کشور و نادیده انگاشتن منافع دیگران بوده است تا به حال توافقی در راستای چگونگی تعیین رژیم حقوقی دریای مازندران صورت نگرفته است . در همین حال برخی از کشورها به انعقاد قراردادهای دو و سه جانبه میان خود پرداخته اند و مرزهای خود را مشخص نموده اند. در شرایطی که در کاسپین جنوبی دو چالش اصلی میان ایران و آذربایجان از یک سو و ترکمنستان و آذربایجان از سوی دیگر وجود دارد( مناقشه ایران و آذربایجان بر سر میدان نفتی البرزایران است که آذربایجان آن را با نام آلو متعلق به خود معرفی می کند و دعوای آذربایجان با ترکمنستان در مورد مالکیت بر میدان نفت و گازی است که آذری ها آن را کپز می نامند و ترکمن ها از آن به نام سردار یاد می کنند. )
با توجه به اصول حقوق بین المللی تا زمانی که قرارداد تازه ای بین کشورهای تازه تاسیس دریای کاسپین (آذربایجان قزاقستان ترکمنستان ) و ایران و روسیه منعقد نشده، دو قرارداد ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ به قوت خود باقی و لازم الاجرا است و پایه و اساس رژیم حقوقی دریای کاسپین محسوب می شود.
اگر چه تاکید بر قراردادهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ میان ایران و شوروی تا چند سال پیش نیز از سوی روسیه رعایت می شد اما با شرایط سیاسی موجود و توافقات دو و سه جانبه کشور های جدا شده از شوروی سابق با یکدیگر، توافقات پیشین که هنوز از نظر حقوقی لازم الاجرا است زیر پا گذاشته شده است.مساله ای که حقوق ملی و حاکمیتی و سهم ۵۰درصدی ایرانیان در این دریا را به چالش کشیده و تنها به ضرر ایران تمام شده است.
از این رو در شرایطی که سیاست مسالمت جویانه ایران در دریای مازندران همواره بر پایه اشتراک مساعی و حل و فصل کلیه مسائل دریا توسط کشورهای ساحلی از طریق مسالمت آمیز و با استفاده از اصل اتفاق آرا بوده است، به نظر می رسد که کشورهای شمالی دریای مازندران (روسیه، قزاقستان و آذربایجان) با عقد قراردادهای دو و سه جانبه میان خود، بدون احترام به حق تصمیم و اظهار نظر برای ایران ، مساله تعیین مرزهای دریایی و حاکمیت سرزمینی دریای مازندران در قسمت های شمالی را با حد اکثر سود جویی و منفعت طلبی برای کشور های خود مشخص کرده اند. این گونه است که در ۱۴ مه ۲۰۰۳ (۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۲) و در اجلاس نمایندگان ویژه کشورهای ساحلی در آلماتی قزاقستان، توافق سه جانبه یی مابین کشورهای روسیه، قزاقستان و آذربایجان امضا شد و این کشورها موافقت خود را با تقسیم بخش های شمالی دریای مازندران اعلام کردند.
بر اساس این توافقنامه روسیه ۱۹ درصد قزاقستان ۲۹ درصد و آذربایجان ۱۸ درصد از سواحل دریای مازندران را به خود اختصاص داده اند و باقی سهم به ترکمنستان و کم ترین سهم از دریا که فاقد هر منبع نفت و گاز ارزشمندی است برای ایران باقی ماند .در این میان نکته جالب ،توجیه این کشور ها مبنی بر پایمال کردن حق ایران است که خط موهوم آستارا حسینقلی را که در سال۱۹۷۰ فقط برای تعیین مسیر عبور و مرور پروازها مورد استفاده قرار می گرفت را به عنوان مرز دریایی سهم ایران عنوان می کنند که تنها ۱۱٫۳ درصد از مساحت دریا را شامل می شود!!!
اقدامات فوق در حالی صورت گرفته است که از منظر حقوق بین الملل معاهدات ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ منعقده بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی بر وضعیت حقوقی دریای مازندران حاکم می باشند زیرا از یک سو هیچ گونه سند جدیدی در مورد تعین رژیم حقوقی دریای مازندران تنظیم نشده که اسناد پیشین را بی اعتبار نماید و از سوی دیگر کشورهای جایگزین شوروی سابق بر مبنای کنفرانس آلماتی در ۲۱ دسامبر ۱۹۹۱ متعهد شده اند که بر اجرای تمام معاهدات شوروی سابق از جمله معاهدات ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ پایبند باشند; با این حال واقعیت های سیاسی و بهره برداری های اقتصادی از منابع هیدروکربنی منطقه حکایت از نادیده انگاشتن معاهدات پیشین دارد.
الزام به کارگیری اصل جانشینی دولت ها دررژیم حقوقی دریای مازندران
در شرایطی که ایران از تقسیم کشور شوروی و ایجاد کشور های جدید در ساحل دریای مازندران بسیار متضرر شده است و این کشورها بی اعتنا به حقوق ملت ایران راه خود را می روند و ایران را از صحنه دور نگاه داشته اند،«اصل جانشینی دولت ها» در حقوق بین الملل پاسخ بسیاری از ابهامات را می دهد.
منظور از جانشینی دولت ها، بررسی آثار حقوقی تغییر حاکمیت بر روی سرزمین است که ممکن است دو حالت به خود بگیرد. در حال اول یک دولت ممکن است بخش یا تمام سرزمین خود را از دست بدهد و در حالت دوم ممکن است به صورت جزیی از سرزمین یک یا چند دولت موجود درآید یا به ایجاد یک یا چند دولت جدید (مانند فروپاشی اتحاد شوروی و امپراتوری عثمانی) منجر شود.
در مورد معاهداتی که حقوقی را در رابطه با یک سرزمین تعیین می کنند (معاهدات مربوط به حقوق عینی)، جانشینی حقوق و تکالیف همیشه صورت می گیرد. این گونه معاهدات همراه سرزمین حرکت می کنند و تغییر حاکمیت، تاثیری در وضع آنها ندارد. مواد ۱۱ و ۱۲ کنوانسیون وین (۱۹۷۸) درباره جانشینی معاهدات به صراحت اعلام می دارد که معاهدات مرزی و معاهدات مربوط به حق ارتفاع از این جمله اند. چنانچه سرزمین واقع در یک طرف مرز به دولت ثانی منتقل شود، دولت ثالث ملتزم به رعایت معاهده مرزی (گذشته)است.
نخستین اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای مازندران، به ابتکار ایران در ۱۶ فوریه ۱۹۹۲ در تهران تشکیل شد تا مابین کشورهای جدید و دولت های ایران و روسیه هماهنگی های مختلف صورت پذیرد. آن زمان خیال تهران از آینده رژیم حقوقی دریای مازندران به مراتب آسوده تر از امروز بود، چرا که هر چهار کشور قزاقستان، روسیه، آذربایجان و ترکمنستان در یک گردهمایی در آلماتی متعهد شده بودند که به قراردادهای شوروی سابق وفادار بمانند.
برمبنای این کنفرانس که در آلماتی قزاقستان در ۲۱ دسامبر ۱۹۹۱ و در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی برپا شده بود، کشورهای جایگزین شوروی سابق متعهد شدند که تمام معاهدات شوروی سابق و از جمله معاهدات ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ را بپذیرند و بر اجرای آنها پایبند باشند. بر این مبنا تمامی کشورهای ساحلی دریای خزر، بحث جانشینی دول را مطابق با حقوق بین الملل پذیرفتند، اما توافق بر سر بهره برداری از منابع دریای مازندران سرنوشت متفاوتی یافت زیرا کشف منابع نفت و گاز در دریای خزر، چشم پوشی از درآمدهای پیش رو را برای کشورهای تازه استقلال یافته دشوار می ساخت. این کشورها که پس از استقلال با میراث ناگوار اقتصاد کمونیستی دست و پنجه نرم می کردند و به شدت آسیب پذیر شده بودند، بهره برداری از نفت و گاز دریای کاسپین را تنها چشم انداز ترمیم وضعیت اقتصادی خود دیدند.
بی شک ارتباط رژیم حقوقی دریای مازندران با مساله جانشینی دول یک ارتباط اساسی و ساختاری است، چرا که دریای مازندران تا پیش از فروپاشی شوروی سابق، تحت حاکمیت مشترک ایران و شوروی بود و در عمل میان این دو کشور از نظر حقوقی مشکلی وجود نداشت. مطابق با موازین حقوق بین الملل عمومی، تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و افزایش تعداد اعضای دولت های ساحلی دریای مازندران نیز هیچ گونه تغییری در وضعیت حقوقی این دریا ایجاد نکرده است. در واقع جمهوری های استقلال یافته حوزه این دریا، جانشین اتحاد جماهیر شوروی سابق هستند و باید به مفاد معاهدات ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ و رژیم حقوقی دریای مازندران پایبند باشند زیرا معاهدات ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ در زمره معاهدات مربوط به حقوق عینی به شمار می آیند که همراه سرزمین حرکت می کنند و تغییر حاکمیت، تاثیری در وضع آنها ندارد.
مساله جالب تر این است که کشورهای استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی در کنفرانس آلماتی تمام تعهدات رسمی و موازین حقوقی فوق را پذیرفته اند، با این حال خود را نسبت به رژیم حقوقی موجود و معاهدات منعقد میان ایران و شوروی متعهد نمی دانند. دلیل اصلی چنین امری را باید در منافع ملی هر یک از کشورهای ساحلی جست، چرا که تعیین رژیم حقوقی جدید برای دریای مازندران با منافع ملی تمامی کشورهای ساحلی پیوند ناگسستنی دارد و لذا هر راه حلی در این زمینه، صرف نظر از ابعاد حقوقی، با مسائل ژئوپولتیکی منطقه و شرایط داخلی کشورهای نوظهور ارتباط مستقیمی دارد.
فرجام سخن
۱- تمامی مرزهای گسترده ایران در دریا و خشکی در دوران معاصر همواره در حال تهدید بوده و هستند.در شمال غربی ، با تحمیل معاهده های ۱۸۱۳گلستان و۱۸۲۸ ترکمانچای ( قفقاز ) و در شمال شرقی ، با تحمیل معاهده ۱۸۸۱ م. (ورارود و خراسان بزرگ ) ، روسیه بر بخش های وسیعی از ایران سلطه یافت و با این که بلشویک ها به ” غاصبانه ” بودن سیاست دولت تزاری سابق اقرار کردند ، حتی آن بخش هایی که شوروی متعهد به بازگرداندن آن شده بود (منطقه فیروزه ) هنوز به ایران بازگردانده نشده است .
درشرق جدایی ایران شرقی شامل هرات همیشه ایرانی و افغانستان توسط دسیسه های انگلیس به انجام رسید . در جنوب، با این که خلیج فارس همواره به صورت دریای داخلی ایران به شمار می رفت هیچ گاه از آسیب استعمارگران به دور نماند که به طور نمونه می توان به توطئه جدایی بحرین توسط انگلستان اشاره کرد . مجمع الجزایری که هزاران سال بخشی از خاک ایران محسوب می شد با دخالت های مستمر انگلستان و تهدید های مکرر آن ها به سازمان های جهانی از ایران تجزیه شد و با این عمل نفوذ انگلستان و آمریکا بیش از پیش افزایش یافت و پایگاه های نظامی آنها در نخستین منبع انرژی جهان ( خلیج فارس ایران ) مستحکم و استوار گردیدنظیر همین برنامه بلند مدت حضور آمریکا را می توان در دریای مازندران نیز رد یابی کرد .بنا براین روشنگری و مرور پیوسته اتفاق های ناگوار پیشین جدایی سرزمین های ایرانی می تواند چراغی باشد برای جبران تصمیمات نادرست پیشینیان توسط میهن دوستان ایرانی در آینده.
۲- بر اساس اسناد موجود و تفسیر حقوقی آن دریای مازندران طبق معاهدات ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ به صورت مساوی میان دو کشور ایران و روسیه تقسیم شده و هر دو کشور بر برابری حاکمیت و اصل تساوی حقوق همه جانبه یکدیگر در این دریا تاکید کرده اند.
این بدین معنا است که ایران و شوروی در تمام عرصه دریا،از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، به جز ۱۲ مایل خط ساحلی که محدوده ماهیگیری اختصاصی هر یک از دو کشور است از حق کشتیرانی و بهره برداری مساوی بر خوردارند یعنی همه منابع بستر و زیر بستر دریا به دو کشور تعلق دارد چه نفت وگاز، چه آبزیان.
بنابراین به زعم برخی که مصرانه منکر حق ۵۰ درصدی ایران هستند،این حق در قراردادهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ گنجانده شده ولو ایران در طول این سال ها نخواسته باشد یا نتوانسته باشد از این حقوق مسلم خود استفاده نماید .بنا براین عدم استفاده ایران از این حقوق در گذشته نمی تواند توجیهی برای عدم وجود این حقوق برای ایران تلقی شود.
۳-با توجه به کاربرد نام دریای “کاسپین” برای اکثر کشورهای دنیا و “بحر القزوین” برای کشورهای عربی،کاربرد نام خزر با هیچ منطقی برای ایرانیان زیبنده نیست و بسیار به جا خواهد بود که دستگاه سیاست خارجی ایران نسبت به تغییر این نام به دریای “مازندران” یا دریای “کاسپین” اقدام نماید.
۴-بر اساس اصل جانشینی دولت ها کاهش سهم ایران از یک دوم به یک پنجم بی معنا است و تقسیم کشور شوروی به چهار کشور نمی تواند حق۵۰درصدی ایران را به یک پنجم تقلیل دهد .چرا که تغییرات جغرافیای سیاسی هر کشورتنها به خودش مربوط است. اگر به طور مثال شوروی به ده کشور ساحلی در دریایی مازندران تقسیم شود،(مثلا جمهوری داغستان در ساحل دریا از روسیه جدا شود) باید بپذیریم سهم ایران نیز یک یازدهم تقلیل یابد.
۵- دور نگاه داشتن و منزوی کردن ایران از فعالیت های کلان منطقه ای از جمله تشکیل اجلاس آتی کشور های ساحلی دریای مازندران بدون حضور ایران ،پروژه های عظیم نفت و گاز منطقه دریای مازندران مثل خط لوله نوموکو و و نقش آفرینی ترکیه بدون حضور ایران در میانجیگری میان اران و شروان و ارمنستان(به رغم پیشینه تاریخی تعلق این مناطق به ایران) می تواند به عنوان بخش هایی ازسناریویی مشابه برای دسیسه چینی غاصبانه علیه حاکمیت سرزمینی ایران در آینده تلقی شود.
۶- مسایل و معضلات بزرگ محیط زیستی دریای مازندران که توسط کشور های ساحلی آن به ایران تحمیل می شود متاسفانه حساسیت لازم را بر نینگیخته است. از آن جمله آلو دگی شدید نفتی دریا ناشی از بهره برداری از بیش از ۱۵۰۰ حلقه چاه نفتی از سوی دولت باکو است که عمدتا به ساحل نشینان ایرانی دریا ی مازندران تحمیل می شود و عبور خطوط لوله نفت و گاز از بستر دریا می تواند این مشکلات را تشدید نماید.
۷- به هر روی در حال حاضر ایران که تا پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مالک ۵۰ درصد از سطح و بستر دریا بود، هم اکنون تنها کشوری است که از منابع و ذخایر انرژی این دریا کاملا بی بهره است و این امر می تواند تا آینده یی طولانی سبب وارد آمدن لطمات جدی به منافع ملی ایران در دریای مازندران شود. شایسته است دست اندرکاران سیاست خارجی ایران جهت تحقق هر چه بیشتر و بهتر منافع ملی نسل های ایرانی هر چه بیشتر بکوشند تا هم بازگشت سرزمین های از دست رفته ایران از جمله ((قریه فیروزه)) که سال ها بی نتیجه مانده به انجام برسد و هم با قاطعیت تلاش نمایند سهم بر حق۵۰ درصدی ایران از دریای مازندران بیش از این مورد تشکیک قرار نگیرد چرا که کوتاه آمدن از هر جزیی از تمامیت ارضی ایران جری تر شدن بیش از پیش دشمنان ایران را جهت تهدید و سهم خواهی بیشتر از خاک وآب ایران زمین به دنبال خواهد داشت.در پایان قاطعانه می توان گفت قراردادهای ظالمانه تحمیل شده در گذشته و عملکرد حال حاضر کشور ها گویای این است که به هیچ کشوری به عنوان دوست و متحد پایدار نمی توان نگریست چرا که تنها منافع ملی هرکشور است که پایدار بوده و غالب کشورهای دنیا جهت حفظ و به ویژه تقویت منفع ملی کشور و ملت خویش نهایت تلاش خود را به کار می گیرند.
این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
 

۱۳۹۲ تیر ۱۷, دوشنبه

اخوان المسلمین خودیها و مردم را می‌‌کشند بعد به گردن ارتش می‌اندازند

 برای اسلامگرایان خودی و غیر خودیی ندارد برای پیشبرد اهداف خود این اسلامگرایان فرزندان خود را هم فدا میکنند چه برسد به مردم درست گفتند زمان شاه هم این اسلامگرایان خودی را می‌کشتند بعد به گردن شاه می‌‌انداختند سینما ریسک آبادان را آتش زدند به گردن شاه انداختند دروغ و ریا و شارلاتان بازی در وجود این اسلامگرایان هست درود به ارتش مصر که می‌خواهد مردم را از نکبت این اسلامیستها پاک کند

۱۳۹۲ تیر ۳, دوشنبه

به سقوط دلار راضی‌ نیستم باید حکومت اسلامی سقوط کند

دلار سقوط کرد ولی‌ دارو و وسایل دیگر ده برابر گران شدند آیا فقط به سقوط دلار راضی‌ هستیم. ما تا چه زمانی‌ باید بازیچه این حکومت آخوندی شویم. یکی‌ از ثروتمند‌ترین کشورها جهان به فقیرترین کشور جهان تبدیل شده هست. آیا خواست ما ملت ایران این هست از ادامه حکومت اسلامی .با همدلی و اتحاد سقوط حکومت اسلامی را باید خواستار شویم

۱۳۹۲ خرداد ۲۷, دوشنبه

حسن روحانی ملا حسنی امام جمعه اورمیه را به عنوان وزیر جنگ معرفی کرد

ملا حسنی در کشتار هم میهن کرد و مخالفین حکومت اسلامی در آذربایجان غربی بسیار معروف هست و حسن روحانی هم بخاطر شجاعت ایشان در کشتار به عنوان وزیر جنگ به بیت رهبری و مجلس شورای اسلامی معرفی کرد

۱۳۹۲ خرداد ۲۶, یکشنبه

لطفا رئیس جمهور بودن در ایران را تعریف کنید ؟

از مردم عزیزی که رفتند ری دادند خواهش می‌کنم رئیس جمهور بودند را در حکومت اسلامی ایران برای من تعریف کنید توضیح دهید با بودن ولایت فقیه رئیس جمهور چه کاره هست در این کشور با تشکر از شما عزیزان  

۱۳۹۲ خرداد ۲۵, شنبه

جنبش سبز با پیروزی حسن روحانی به اهداف خود رسید و به مبارزه با خامنه‌ای خاتمه داد

 جنبش سبز با پیروزی حسن روحانی به مبارزه خود خاتمه داد خون شهدا هم گرفته شد!.
با پیروزی آخوند حسن روحانی جنبش سبز دیگر به پایان رسید شهیدان سال ۸۸ دیگر به راحتی‌ می‌خوابند  رای آنها گرفته شد و بزودی هم رهبران این جنبش آزاد خواهند شد یعنی‌ موسوی و کروبی,, آهای جنبش سبزی فردا دیگر اسمی از جنبش سبز نباری‌ها چون همه شما به آرزوی خود رسیدید حالا نوبت ما سرنگون طلبها هست که مبارزه را ادامه دهیم..بنازم به قسمت از مردم ایران چهار سال مبارزه کردند و اهداف خود رسیدند ولی‌ یک سری از مردم ۳۴ سال هست که در این حکومت مبارزه میکنند ولی‌ حتا به اهداف خود نزدیک هم نشدند 

۱۳۹۲ خرداد ۲۴, جمعه

افرادی که رأی دادند گوسفند نبودند ولی‌ صد در صد خر بودند

اگر خر نبودند بعد از ۳۴ سال سرکوب و شکنجه فحش و بی‌کاری نمیرفتند به این حکومت رأی دهند سعد هزار بار آفرین به گوسفند دفعه بعد قاضی مرتصوی کاندید میشه و عده ای به خاطر اینکه قاضی مرتضوی رئیس جمهور نشه می روند به جلیلی رای میدهند و این قصه همچنان در آغل گوسفندان ادامه داره

شرکت گوسفندان عزیز کشورمان در انتخابات ریاست جمهوری حکومت اسلامی

به در خواست علی‌ خامنه‌ای گوسفندان عزیز کشورمان هم در انتخابات شرکت کردند و به کاندیدا مورد نظر خود رأی دادند

 



۱۳۹۲ خرداد ۱۸, شنبه

شعری از مسعود آذر بارها در خلوت ِخود بر خدا خندیده اند


واعظان در جمع گر محو ِ خدا گردیده اند
بارها در خلوت ِخود بر خدا خندیده اند

وین خدایی را که گویندت توان دید وشنید
خود درون ِ خویشتن نادیده و نشنیده اند

روضه و سجّاده و تسبیح و مُهر و جانماز
اینهمه دارو به قصد ِ خوابِ ما پیچیده اند

گر به چنگ و گر به دندان میدرند آزاده را
چنگ و دندانیست این کزمردمان دزدیده اند

با دو آیه ثروت ِمیهن به یغما رفت و رفت
با دو سوره جان ِما را از میان برچیده اند

دَم مزن گر عشق چرخانند در بالای دار
ما گنه کاریم و اینان کعبه را چرخیده اند

زین طبیعت تا مگر مار ِ دوسر آید پدید
مادران ِ مفتیان با اژدها خوابیده اند

آذرا زین خواب ِمذهب تا که بیداری چه خوش 
تو نه آنی چون کسانی کز خدا ترسیده اند
 شعری از مسعود آذر

۱۳۹۲ خرداد ۳, جمعه

رضا براهنی : با بازگشت آیت الله خمینی فقر و خفقان از میان می‌رود


رضا براهنی در مقاله‌ای در صفحه پنجم روزنامه اطلاعات امروز، آیت الله خمینی را بزرگمرد تاریخ اسلام و ایران خواند و بختیار را بخاطر ممانعت از ورود وی محکوم کرد. وی بستن فرودگاه را تاکتیک مزدوران آمریکایی خواند که از جنگ ویتنام به ارث برده و اینک در ایران پیاده می‌کنند.
رضا براهنی


وی آیت‌الله خمینی را مشروع‌ترین رهبر یک مملکت و بختیار را غیر مشروع‌ترین نخست وزیر تاریخ خواند که پلیدترین و کثیف‌ترین چهره تاریخ جهان یعنی امپریالیسم آمریکا در پشت سر او قرار دارد.
وی نوشت که مردم ایران از دورترین قصبات به تهران آمده‌اند تا بزرگ‌ترین استقبال تاریخ جهان را از آن مظهر آزادی ایرانیان کرده و درودها و سپاس‌های پاک خود را نثار قدوم آن بزرگمرد تاریخ اسلام و ایران کنند.
براهنی افزود که دوران احتضار سرمایه‌داری جهانی به علت انقلاب ایران فرا رسیده است و با بازگشت آیت‌الله خمینی به ایران، ایرانیان از یوغ بندگی و بردگی آزاد شده و فقر، افلاس، خفقان، ورشکستگی، نومیدی، آزمندی و حرص سرمایه‌دارانه از میان خواهد رفت.
رضا براهنی در مقاله خود نوشت: «حضرت آیت‌الله العظمی روح الله خمینی، مبارز بزرگ انقلاب ایران و رهبر عالیقدر شیعیان جهان، پس از سال‌ها تبعید، اینک اراده کرده‌اند که به آغوش مردم خویش بازگردند. این تبعید بر خلاف اصول دموکراسی و بر خلاف قوانین ایران و کلیه اصول و قوانین بین‌المللی و منشور سازمان ملل، به وسیله خودکامه‌ترین فرد روی زمین یعنی شاه ایران بدیشان تحمیل شده بود.
بازگشت حضرت آیت الله خمینی به کشور، بازگشتی که کلیه مردم ایران برای استقبال از آن خود را آماده کرده‌اند، نه تنها مطابق قوانین ایران، قوانین بین‌المللی و منشورهای سازمان ملل و حقوق بشر است، بلکه حقی راستین است که حضرت آیت‌الله خمینی با مبارزه بی‌امان، پیگیر و استوار خود بدان دست یافته‌اند.
علاوه بر این مبارزه حضرت آیت‌الله با شاه، استعمار، دیکتاتوری و استثمارگر خارجی در ایران آنچنان عموم مردم ایران را از کارگر، روستایی، بازاری، خیابانی، دانشجو، محصل، زن و مرد و پیر و جوان، پزشک، مهندس، روشنفکر، استاد دانشگاه، نویسندگان مطبوعات و شاعران و هنرمندان، از خود بیخود و هیجان‌زده کرده است که بدون تردید می‌توان گفت که اینک بزرگترین استقبال تاریخ جهان در شرف قوام یافتن و وقوع پیدا کردن است.
مردم ایران با آرامش تمام از کلیه شهرها و دورترین قصبات و روستاهای کشور به پایتخت روی آورده اند تا بلکه از نزدیک چهره مبارز بزرگ ایران را ببینند و درودها، تهنیت‌ها و سپاس‌های پاک و بی‌شائبه خود را نثار قدوم این بزرگمرد تاریخ اسلام و ایران بکنند.
رضا براهنی



از آنجا که حضرت آیت‌الله خمینی مظهر آزادی ایرانیان از یوغ بندگی و بردگی استعمار و سلطنت ملعبه قرار گرفته در دست استعمار هستند، مردم ایران بازگشت ایشان را به فال نیک گرفته‌اند و احساس می‌کنند که بزودی با کوشش‌های بیشتری که در خود ایران برای ایجاد یک دموکراسی گسترده، عمیق و واقعی به عمل خواهد آمد، ایران سرانجام پا به مرحله‌ای خواهد گذاشت که در پایان آن فقر، افلاس، خفقان، ورشکستگی، نومیدی، آزمندی و حرص سرمایه‌دارانه از میان بر خواهد برخاست و ایرانی از هرج و مرج اقتصادی، بی‌نقشه و حکومتی بی‌برنامه نجات خواهد یافت و با داشتن برنامه‌ای دقیق به بازسازی جامع کشور همت خواهد گذاشت.
لکن دولت غیر قانونی بختیار، دولتی که امپریالیسم آمریکا برای پر کردن خلاء شاه در ایران کاشته است، دولتی که به وسیله مجلس غیر قانونی، به شاهی غیر قانونی و توشیحات غیر قانونی همایونی، تکیه‌ای متزلزل بر کرسی نخست‌وزیری زده است، باری همین دولت بی‌قانون، فرودگاه‌های کشور را بسته اعلام کرده، توپ و تانک و مسلسل به فرودگاه مهرآباد آورده و باندهای فرودگاه را با تانک و بشکه مفروش کرده است.
تاکتیک بستن فرودگاه‌ها، تاکتیکی که مستشاران و مزدوران آمریکایی از جنگ ویتنام به ارث برده به ایران آورده‌اند، تهدیدی است مستقیم به جان رهبر بزرگ مسلمان ایران و انقلاب ایران بوسیله دولت غیر قانونی بختیار.
این تهدید حتی در نامه پرطمطراق بختیار به حضرت آیت الله خمینی نیز به چشم می‌خورد وقتی که غیر مشروع ترین و غیر قانونی‌ترین نخست‌وزیر تاریخ، یعنی بختیار به مشروع‌ترین رهبر یک مملکت هشدار می‌دهد که وارد ایران نشود، چرا که ممکن است خون ریخته شود و تلویحا حضرت آیت الله خمینی و تمام مردم ایران را از یک کودتای نظامی می‌ترساند در واقع به عملی دست می‌زند که جز یک محمد رضا شاه، جز یک پینوشه و جز یک سوهارتو بدان دست نزده‌اند و نمی‌توانند هم بزنند. آقای بختیار انقلاب ایران را از کودتایی می‌ترساند که او و افسران شاه علیه آیت الله خمینی خواهند کرد.
ما می‌گوییم قدرتی که پشت سر آقای بختیار و نخست‌وزیری غیر قانونی او ایستاده، پلیدترین، و کثیف‌ترین چهره تاریخ جهان، یعنی امپریالیسم آمریکاست و این نیرو خباثت و سبعیت و درنده خویی لازم را در اختیار خود دارد، تا بتواند در ایران یک کودتای خونین راه بیاندازد.
ولی ما این را هم می‌گوییم که این کودتا برای آنکه موفق شود، باید کودتاچیان را از روی نعش گلگون سی و چهار میلیون شهید زن و مرد عبور دهد. اگر کودتاچی می‌خواهد هر جرعه ای آب گوارا از گلویش پایین برود باید تمام ملت را بکشد. چرا که تمام ملت در برابر کودتا قد علم خواهند کرد.
ما می‌گوییم دوران احتضار سرمایه‌داری جهانی دقیقا به علت انقلاب ایران فرا رسیده وگرنه بجای آنکه دولت آمریکا آن چهل و شش هزار مستشار نظامی و جاسوس آمریکایی و خانواده‌های آنان را به ده هزار نفر تقلیل دهد، نیم میلیون سرباز در بنادر جنوب ایران و حتا در وسط تهران پیاده می‌کرد و پل یک کودتای آمریکایی را بر روی بستری از خون مردم ایران می‌بست. ولی شرایط تاریخی، یعنی از یک سو اهمیت همه جاگیر بودن انقلاب ایران و از سویی دیگر دلمردگی و ورشکستگی تاریخی و سیاسی امپریالیسم، دست رد به سینه اندیشه کودتای آنی و ناگهانی در ایران می‌زند.
مردم ایران از سراسر کشور به تهران آمده‌اند تا سپاس خود را به حضرت آیت الله خمینی تقدیم بدارند. آقای بختیار می‌خواهد از ورود حضرت آیت الله خمینی و از سپاسگزاری مردم ممانعت به عمل آورد. این عمل بختیار را محکوم می‌کنیم و از عموم مردم ایران دعوت می‌کنیم که به دست با کفایت خود فرودگاه‌های کشور را بروی حضرت آیت الله باز کنند.

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۸, شنبه

هاشمی‌ رفسنجانی‌ و محسن رضایی به هیچ کشوری نمیتواند مسافرت کند از طرف پلیس اینترپل بازداشت خواهند شد


 در جریان بمب گذاری مرکز یهودیان بوئنس آیرس (آمیا) در هجدهم ‬ژوئیه 1994 بیش از 85 نفر جان باختند و بيش از دويست نفر مجروح شدند.
پرونده بمبگذاری در ساختمان آميا يک بار به صدور حکم جلب برای مقامات ايرانی منجر شد

 پلیس اینترپل  برای هاشمی‌ رفسنجانی‌ و علی فلاحیان، وزیر پیشین اطلاعات، محسن رضايي، فرمانده پیشین سپاه پاسداران، احمد وحیدی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسداران، محسن ربانی، رایزن فرهنگی پیشین سفارت ایران در آرژانتین و احمدرضا اصغری، دبیر سوم اين سفارتخانه اخطاریه قرمز صادر کرد که براساس آن پلیس هر یک از 186 کشور عضو اینترپل می‌تواند بنا بر درخواست آرژانتين این افراد را بازداشت و به این کشور تحويل دهد.

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۱, شنبه

دوران قاجار




 
 
 
شهروندان ارمنی
شهروندان ارمنی در دوران قاجار

"
يک خانواده روستایی در حال کوچ

"
زنان روستایی در حال کوچ در دوران قاجار
عشایر
کوچ روستاييان دوران قاجار

"
کشتی نمايش روز نوروز در کاخ گلستان دوران قاجار
به شيوه موهای سر کشتی گير ها توجه داشته باشيد

"
گروهی نوازنده دوران قاجار

"
مشهدی کربلایی – دوران قاجار

"
ساختمان کاخ سلطنتی دوران قاجار در شهرستانک

"
زنان و شيوه زندگی و پوشش آنها دوران قاجار

"
زنان برای بازديد از ناصرالدين شاه قاجار صف کشيده اند
نصرت الدین میرزا سالارالسلطنه، فرزند ناصرالدین شاه با خدمتکاران دربار
نصرت الدین میرزا سالارالسلطنه، فرزند ناصرالدین شاه با خدمتکاران دربار  

"
ناصرالدين شاه، در جلسه خزانه داری

"
اميران ارتش

"
شاه قاجار در جلسه

"
در حال انشای نامه ای به شاه قاجار

"
ناصرالدين شاه در ميهمانی آشپزخانه قاجار

"
دوشان تپه، ميدان اسب سواری- دوران قاجار

"
عباس ميرزا برادر ناصرالدين شاه در ميهمانی ناهار

"
ناصرالدين شاه در اردو